6 مهارت UX Writing که باید برای اپلیکیشنهای موبایل یاد بگیرید
مهارتهای UX Writing آسان نیستند. ممکن است کسی فکر کند برای تبدیل شدن به یک UX Writer فقط باید بتواند خوب بنویسد. UX Writing تنها قرار دادن کلمات در برنامهها نیست. اگر میخواهید آن را به خوبی انجام دهید، نیاز به آمادهسازی، استراتژی، دانش و مهمتر از همه مطالعه دقیق این هنر دارد.
در اینجا 6 مهارت حیاتی را که هر UX Writer باید برای موفقیت در کار خود داشته باشد، بررسی خواهیم کرد. اگر احساس میکنید در هر یک از این زمینهها کمبود دارید، نگران نباشید! ما به شما نکاتی برای بهبود ارائه خواهیم داد. بیایید نگاهی بیاندازیم!
مهارتهای نوشتن
مهارتهای نوشتاری در UX Writing مهم هستند، بسیاری از مردم ممکن است فکر کنند که مهارتهای نوشتاری خوبی دارند، زیرا معلم انگلیسی کلاس هشتم آنها فکر میکرد که آنها مقاله خوبی نوشتهاند. همچنین، داشتن مهارتهای نوشتاری در یک رشته لزوماً نشانه خوب بودن در رشتههای دیگر نیست. مطمئناً، اگر تجربه قبلی به عنوان روزنامهنگار داشته باشید، به UX Writing شما کمک میکند، اما این یک زمینه کاملاً متفاوت است. اینطور به قضیه نگاه کنید:
خوب شنا کردن قورباغه ممکن است به شما کمک کند تا در کرال جلو بهتر شوید، اما برای تسلط بر سکته مغزی هنوز باید علائم سکته مغزی را یاد بگیرید. پس، برای تبدیل شدن به یک UX Writer خوب، کدام مهارتهای نوشتاری را باید یاد بگیرید؟
مختصر باشد
یکی از مهمترین اصول UX Writing، مختصر بودن است. این هنر گفتن هر چه بیشتر با حداقل کلمات ممکن است، به ویژه هنگامی که برای برنامههای تلفن همراه مینویسید، زیرا فضا بسیار محدودتر است.
فرض کنید برای یک صفحه، خطا مینویسید.
ننویسید: «هنگامیکه رمز عبور خود را وارد کردید خطایی روی داد. باید مطمئن شوید که رمز عبور صحیح را نوشتهاید».
در عوض، بنویسید: «گذرواژه اشتباه است. لطفا رمز عبور صحیح را وارد کنید.»
مثال مشابه:
در این مثال ممکن است واضح باشد که کدام کلمات باید حذف شوند، اما با تمرین، باید بتوانید کلمات اضافی را در موقعیتهای پیچیدهتر شناسایی کنید.
از حالت فاعل استفاده کنید
این توصیه برای تقریباً همه انواع نوشتن کاربرد دارد. شما میخواهید کاربر درگیر شود و مشارکت کند. استفاده از حالت فاعلی میتواند به این امر کمک کند. در اینجا منظورم را توضیح میدهم:
به جای گفتن “حساب شما بهروز شد” بگویید: “ما حساب شما را بهروز کردیم”
به جای گفتن “مشکل در حال بررسی است” بگویید: “ما در حال بررسی مشکل هستیم”
در جمله اول، کاری روی فاعل جمله انجام میشود. “حساب” تحت بررسی است. این حالت مفعولی است.
در جمله دوم، “ما” فاعلی هستیم که کاری را انجام میدهیم. ما در حال بررسی مشکل هستیم.
پیگیری یکپارچگی زبان
هنگامیکه برای یک برنامه مینویسید، 2 مورد وجود دارد که باید برای ایجاد لحن نوشتن و صدا ترکیب کنید:
- شخصیت کاربر
- شخصیت برند شما
ترکیب برند شما با کاربری که شناسایی کردهاید، صدای منحصر به فردی برای محصول شما ایجاد میکند. نحوه نوشتن شما باید در تمام صفحههای برنامه یکسان باشد. در طول فرایند طراحی، باید به طور منظم نسخه UX خود را بررسی کنید و آن را از نظر سازگاری زبان و لحن بررسی کنید. در اینجا یک تصویر کوچک است که میتواند به درک این امر کمک کند.
استفاده از این جدول کوچک میتواند به شما در تشخیص آسان عدم یکنواختی لحن در کل برنامه کمک کند. شما همیشه باید به دنبال یک صدای منحصر به فرد باشید تا کاربر خود را راهنمایی کنید.
مفید باشید
UX نویسی در مورد مفید بودن برای کاربر است. چگونه میتوانید به آنها کمک کنید و آنها را راهنمایی کنید؟ در اینجا منظورم را توضیح میدهم:
وقتی برنامه رزرو اتاق شما به کاربر اطلاع میدهد که در یک تاریخ خاص اتاق خالی وجود ندارد، نباید اینگونه بگوید: “هیچ اتاقی خالی وجود ندارد”. در عوض ، باید چیزی شبیه این بگوید: “در این تاریخ هیچ اتاقی خالی وجود ندارد. به تاریخهای موجود نگاهی بیندازید.”
به این ترتیب، شما فقط کاربر را از آنچه اتفاق افتاده مطلع نمیکنید ، بلکه به آنها کمک میکنید تا راه حلی برای مشکلات خود پیدا کنند. و این همان چیزی است که UX نویسی باید انجام دهد، حل مسئله برای کاربر.
مهارتهای تحقیق
یک UX Writer همیشه در یک تیم کار میکند. در شرکتهای بزرگتر با تیمهای طراحی پیشرفتهتر، ممکن است با یک محقق UX کار کنید. در حالی که UX نویسان Google ممکن است این شانس را داشته باشند که با یکی کار کنند، که نباید روی آن ریسک کنید. وظیفه اصلی پژوهشگر (UX) تحقیقات است، اما نویسندگان UX همچنان نیاز دارند که در فرایند مشارکت کنند تا به طور نزدیکتر با پروژه ارتباط برقرار کنند و درک بهتری از کاربر به دست آورند. اگر در یک شرکت کوچکتر شروع به کار کنید، احتمال این وجود دارد که یک محقق تجربه کاربری نداشته باشد. تیم طراحی کوچکتر خواهد بود، بنابراین هر عضو مسئولیت بیشتری خواهد داشت. کل تیم باید در طول تحقیقات کاربر همکاری کنند.
برای UX نویسان بسیار مهم است درک کنند که تحقیقات چقدر برای UX Writing خوب، ضروری است. بدون تحقیق، UX نویسان نمیتوانند به طور کامل درک کنند که کاربران چه کسانی هستند، چه نیازهایی دارند و چگونه با محصول یا خدمات ارتباط برقرار میکنند. این اطلاعات حیاتی برای ایجاد متنی است که کاربر را درگیر، راهنمایی و کمک کند تا به اهداف خود برسد. در اینجا مهمترین نکته برای یادگیری چگونگی تحقیق در زمینه UX آمده است:
روشهای مختلف تحقیق
زمانی که با تیم خود در تحقیقات همکاری میکنید، باید برخی از این روشها را اجرا کنید:
- مصاحبه با کاربران
- مطالعات ژورنالی
- نظرسنجیهای آنلاین
- مرتبسازی کارت
- مطالعات مشاهداتی
آشنایی با این تکنیکها به شما درک عمیقتری از معنای واقعی تحقیق در زمینه UX میبخشد.
پس از انجام تحقیقات، زمان آن است که یاد بگیرید چگونه به صورت استراتژیک درباره نگارش UX فکر کنید.
مهارتهای استراتژیک
به عنوان یک UX Writer، کار شما فقط این نیست که اطلاعات را در جملههای داخل برنامه به راحتی قابل هضم کنید. همچنین باید استراتژیهای کاربردی برای ارائه اطلاعات در زمان و مکان مناسب تدوین کنید. در اینجاست که معماری اطلاعات وارد عمل میشود.
معماری اطلاعات یک مهارت است که با ارائه اطلاعات به بهترین شکل ممکن در برنامه سروکار دارد. این نوع تفکر بسیار بزرگتر از نگرانی در مورد نحوه ایجاد پیامهای خطای دوستانه است. این چیزی است که یک UX نویس خوب را از یک UX نویس عالی متمایز میکند.
یک UX Writer خوب مطمئناً میداند که چگونه کلمات روی صفحه را ساده و قابل فهم کند.
یک UX Writer عالی دارای تمام مهارتهای UX نویس خوب است، اما همچنین میداند که چگونه محتوای نوشته شده را در کل برنامه به یک ساختار منسجم تبدیل کند. یک UX Writer عالی معماری اطلاعات را مطالعه میکند و آن را در کار خود اعمال میکند.
شما مطمئناً تنها مسئول ایجاد ساختار محتوا در یک برنامه نخواهید بود. شما از مراحل اولیه فرایند طراحی مانند wireframing با طراحان، مدیران پروژه و توسعهدهندگان همکاری خواهید کرد، تا یک ساختار محتوای منطقی ایجاد کنید. اگرچه شما تنها نخواهید بود، اما هنوز هم مهم است که بدانید چگونه کار میکند. در اینجا چند نکته برای بهبود معماری اطلاعات آورده شده است.
قبل از شروع، سوالات درست بپرسید
معماری اطلاعات با مجموعه چالشهای خاص خود سروکار دارد. در اینجا چند سوال وجود دارد که باید برای سهولت کار خود پاسخ دهید:
- موجودی محتوای ما شامل چه مواردی است؟
- چگونه میتوانیم همه صفحهها را به صورت منطقی به هم متصل کنیم؟
- چگونه میتوانیم محتوا را برای یافتن آسانتر کنیم؟
- کدام اطلاعات باید در کدام صفحه قرار گیرد؟
- کاربران با چه نوع اصطلاحاتی راحت هستند؟
- ما به دنبال ارائه چه نوع لحن کلی هستیم؟
طی تجربه کاری خود، سوالات بیشتری را خواهید یافت، اما اینها باید به خوبی در هنگام نوشتن برای UX به شما کمک کنند.
الگوهای اطلاعاتی مختلف را مطالعه کنید
شما میتوانید اطلاعات را در یک برنامه به روشهای مختلف ارائه دهید. بیایید نگاهی سریع به تمام الگوهای معمول داشته باشیم. Hub and spoke عمدتاً توسط برنامههای آیفون استفاده میشود. ایده پشت آن این است که یک صفحه اصلی در برنامه وجود دارد که به همه صفحههای دیگر منتهی میشود. کاربر باید برای دسترسی به سایر صفحهها به صفحه اول برگردد.
سلسله مراتب الگو، منطقیترین اطلاعات است، حداقل برای من. یک صفحه شاخص اصلی به شاخههای دیگر زیر صفحهها منجر میشود که همچنین میتواند به صفحههای بیشتری منجر شود. در حالی که بیشتر برای وبسایتها قابل استفاده است، برای برنامههایی که ساختار مشابهی دارند هم خوب است.
طرح اطلاعات nested doll به طور معمول برای برنامههای Android استفاده میشود. این الگو ساختاری خطی دارد که به کاربران امکان میدهد به راحتی از صفحه اصلی به صفحههای دیگر با جزئیات بیشتر حرکت کنند. این یک روش ساده و شهودی است که به کاربران کمک میکند سازماندهی برنامه را درک کنند و بدون گمراه شدن اطلاعات مورد نیاز خود را پیدا کنند.
نمای برگهدار، برای برنامههایی که میخواهند کاربران از عملکرد جستجو استفاده کنند و قیمت، مقاله و غیره را مقایسه کنند مفید است (به عنوان مثال در یک برنامه خرید). این به کاربر امکان میدهد چندین برگه را از صفحه اصلی باز کند و از این طریق به اطلاعات دسترسی پیدا کند.
همیشه باید به خاطر داشته باشید که قرار نیست کلمات را روی یک کاغذ یا در یک سند ورد بنویسید. شما آنها را روی رابطها، ابزارکها و سایر عناصر UI خواهید نوشت. به همین دلیل است که یادگیری مهارت بعدی در این لیست اهمیت دارد.
مهارتهای اولیه طراحی
داشتن مهارت در ابزارهای طراحی به شما زمینه لازم را برای UX Writing میدهد. در مورد آن فکر کنید: شما به طور نزدیک با طراحان UX/UI همکاری میکنید. کار در یک ابزار مشترک با آنها، مانند Figma بسیار ارزشمند است. دیدگاه شما و طراحان در مورد محصول با همکاری شما در پروژه بیشتر به شکل یک واحد تبدیل میشود. این بسیار بهتر از این است که یک رابط کاربری تمام شده به شما داده شود و گفته شود که باید کلماتی را در آن قرار دهید.
شکل دادن طراحی برای مطابقت با نوشتن و بالعکس منجر به یک محصول نهایی بسیار بهتر میشود که باعث رضایت بیشتر همه ذینفعان میشود. کار با یک UX writer یا با طراحان ممکن است دشوار باشد، اما ناامید نشوید. حالا بیایید نگاهی به Figma، ابزاری که قبلاً ذکر کردم، بیندازیم و ببینیم که چگونه میتوانید در استفاده از آن بهتر شوید.
Figma یکی از ابزارهای طراحی شهودیتر است، بنابراین نباید با آن مشکل زیادی داشته باشید.
در اینجا چند نکته برای بهبود استفاده از آن آورده شده است:
آموزش Figma را در وب سایت آنها بررسی کنید
دوره یادگیری طراحی آن را مطالعه کنید
همچنین به آموزش Design lab مراجعه کنید
ویدیوهای آموزشی مفید را تماشا کنید
نکته مهم – Figma را نصب کنید و شروع به بازی در آن کنید. این بهترین راه برای یادگیری این ابزار است. برای یادگیری بیشتر در مورد طراحی به طور کلی، باید کتابهای خوبی در مورد این موضوع بخوانید. در اینجا چند کتاب که به نظر من جالب است آورده شده است:
– 100 چیز که هر طراح باید در مورد مردم بداند (نوشته سوسن واینشنک)
– طراحی چیزهای روزمره: ویرایش بازنگری و گسترش یافته (نوشته دان نورمن)
– UX Lean طراحی محصولات عالی با تیمهای چابک (نوشته جف هتلوف و جوش سیدن)
من راجع به Figma حرف میزنم، زیرا ابزاری است که با آن بیشتر آشنا هستم. شما همیشه میتوانید به دنبال جایگزینهایی مانند: Adobe XD، Balsamiq،UXPin و Justinmind باشید. تسلط بر UX Writing، تحقیقات، استراتژی و ابزارهای طراحی شما را نزدیک به درک مهارتهایی که یک UX نویس باید داشته باشد، قرار میدهد. بدون این، مهارت حیاتی بعدی اهمیت چندانی نخواهد داشت.
مهارتهای ارتباطی
شاید شما در حال فکر کردن به این موضوع هستید: “چرا من باید مهارتهای ارتباطی داشته باشم، فقط باید پشت میز بنشینم و بنویسم.” خب، باور کنید یا نه، یک UX نویس در درجه اول یک ارتباط دهنده است. به زبان ساده، شما در خلأ نمینویسید. شما با کاربر ارتباط برقرار میکنید تا سفر آنها را از طریق برنامه آسانتر و لذتبخشتر کنید. این یکی از دلایلی است که باید یاد بگیرید چگونه به درستی ارتباط برقرار کنید. دومین دلیل کار تیمی و همکاری است. شما روزانه با طراحان UX و UI، مدیران پروژه، توسعه دهندگان و سایر ذینفعان همکاری خواهید کرد. بدون مهارتهای ارتباطی خوب، ممکن است برخی از این اتفاقات برای شما رخ دهد:
آنچه شما به عنوان انتقاد سازنده تصور میکردید، ممکن است به عنوان یک توهین تلقی شود
پیشنهادات شما نادیده گرفته میشوند
مشارکت شما در پروژه کم اهمیت جلوه داده میشود
شما یا هم تیمیهای شما به دلیل سوء تفاهم اشتباه میکنید
شما نمیتوانید دیدگاه خود را با طراحان هماهنگ کنید
با توجه به این که شما به عنوان یک UX Writer مطمئناً در یک تیم کار خواهید کرد، به این معنی است که شما باید به طور روزانه ارتباط برقرار کنید. در زمینه UX Writing، چند زمینه ارتباطی وجود دارد که میتوانید آنها را بهبود ببخشید:
یاد بگیرید چگونه فعالانه گوش دهید
شما نمیتوانید بدون دانستن نحوه گوش دادن به طور موثر ارتباط برقرار کنید. فرض کنید شما در جلسهای هستید و یکی از طراحان در حال گفتن یک مونولوگ طولانی در مورد اینکه طراحی UX هنوز هم برای کاربر گیجکننده است یا نه حرف میزند.
حواس شما پرت شده و به این اطلاعات کلیدی گوش نمیدهید. در اینجا کاری که باید انجام دهید این است:
تمرکز کنید: قبل از جلسه یک فنجان قهوه یا چای سبز بنوشید.
در حالی که شخص دیگری صحبت میکند، آنچه را که میگوید برنامهریزی نکنید.
اگر چیزی واضح نیست سوال بپرسید.
به نتیجهگیری نپردازید.
از صحبت کردن خودداری کنید، افکار خود را بنویسید و بعداً بیان کنید.
یک شنونده خوب مطمئناً در مسیر تبدیل شدن به یک ارتباط دهنده عالی است.
دادن و درخواست بازخورد
ارائه بازخورد ممکن است زمانی که شخصیتهای مختلف درگیر هستند، دشوار باشد. این ممکن است غرور بعضی افراد را آزرده کند و در درازمدت به روابط حرفهای شما با هم تیمیهایتان آسیب برساند. چگونه این کار را صحیح انجام دهید:
یک سناریو فرض کنید: در طول جلسه یکی از طراحان UX ایدهای برای بهبود قابلیت استفاده طراحی ارائه میدهد. شما بلافاصله متوجه میشوید که این یک ایده بد است، بسیاری از مشکلات بالقوه از آن ناشی میشود و حتی UX را بهتر نمیکند. اکنون چند نکته در مورد چگونگی ارائه بازخورد به هم تیمی خود وجود دارد:
با چیزی مثبت شروع کنید. از کلمات منفی مانند: بد، وحشتناک، احمقانه و غیره استفاده نکنید. همیشه سعی کنید برخی از توصیهها را برای بهبود ایده ارائه دهید. اگر هیچ راه حلی برای بهبود آن وجود ندارد، سعی کنید راه حل جایگزینی ارائه دهید. این پیشنهادات را با دروغ اشتباه نگیرید. رویکرد باید ملایم باشد، اما شما هرگز نباید از مشکلاتی که میبینید اجتناب کنید. آنها را به وضوح بیان کنید. یک روی دیگر سکه هم وجود دارد. درخواست بازخورد. شنیدن بازخورد منفی از هم تیمیها یا رهبر تیم شما به ندرت خوشایند است. با این حال، برای تبدیل شدن به یک UX نویس بهتر بسیار مهم است. هر زمان که میتوانید، باید از کار خود بازخورد بخواهید و سعی کنید آن را به صورت مثبت قبول کنید. خود را از کار خود جدا کنید. این به شما امکان خواهد داد عملکرد بهتری داشته باشید. با تسلط بر تمام مهارتهای مهم UX نویسی، وقت آن است که در مورد مهارت بعدی صحبت کنیم که مهمتر از همه چیز است.
مهارتهای همدلی
اگر در دنیای طراحی UX مطالعه داشتهاید، حتماً به عبارت «طراحی کاربر محور» برخورد کردهاید. اگرچه ممکن است بدیهی به نظر برسد، باز هم توضیح میدهم. این ذهنیت پشت طراحی است که تمرکز انحصاری بر نیازها، خواستهها، نقاط درد و مشکلات کاربر دارد. هر کلمهای که روی رابط کاربری مینویسید، باید کاربر را در ذهن داشته باشد. شما باید خود را جای آنها بگذارید و تصور کنید که شما هستید که از این برنامه استفاده میکنید. شما باید همUX Writer و هم کاربر باشید. قرار دادن خود به جای دیگران به عنوان همدلی شناخته میشود. هر کسی که در زمینه طراحی UX کار میکند، باید سعی کند این مهارت را توسعه دهد. چرا؟
زیرا در بازار رقابتی بیرحمانه برنامههای تلفن همراه که همیشه در حال رشد هستند، آنهایی که برای کاربر مفید هستند برجسته میشوند. با استفاده از همدلی، میتوانید کاربر را بسیار بهتر از آنچه قبلاً میشناختید درک کنید. شاید در حال حاضر ناامید شوید، زیرا بسیاری از مردم فکر میکنند که همدلی چیزی است که نمیتوان آموخت. درست است که پاسخ احساسی که مردم برای دیگران دارند قابل آموزش نیست، اما هنوز هم میتوانید یاد بگیرید که با کفش دیگران راه بروید. شما میتوانید بفهمید که دیگران چه میگذرانند، چه نقاط دردی دارند و غیره. اجازه دهید ببینیم چگونه میتوانید در همدلی بهتر شوید.
سه سوال کلیدی را شناسایی کردهام که باید هنگام فکر کردن به کاربر در نظر بگیرید.
- آیا آنها چیزی را که نوشته شده درک خواهند کرد؟
- چقدر طول میکشد تا آنها آن را درک کنند؟
- آیا راهی برای سادهسازی وجود دارد؟
شما باید این سوالات را به طور مداوم از خود بپرسید، تا بتوانید نوشتن خود را بهبود ببخشید، به ویژه هنگام ویرایش و بررسی نسخه خود. روش دیگری برای بهبود همدلی در UX Writing استفاده از نقشههای همدلی است.
این یک نقشه است که با تمام ابعاد تعامل کاربر با برنامه سروکار دارد.
“میگوید” یک چهارم آنچه کاربر در طول مصاحبه به شما در مورد برنامه میگوید است. آیا آنها از آن خوششان میآید یا نه، کدام جنبه آن را دوست داشتند / نپسندیدند و غیره.
“میاندیشد” یک چهارم کمی پیچیدهتر است. پس از جمعآوری دادهها از تحقیقات خود، باید قادر به استنباط برخی از افکار کاربر در مورد طراحی UX خود باشید.
“انجام میدهد” یک چهارم دیگر است. کاربر چگونه با برنامه تعامل میکند؟ آیا آنها به سرعت از طریق صفحهها حرکت میکنند یا هر صفحه را برای مدت طولانیتری استفاده میکنند؟ آیا آنها آن را سریع ترک میکنند؟
آخرین قسمت، یک چهارم احساسات است. شما باید به خودتان فکر کنید:
آیا کاربر ممکن است نگرانیهای بالقوهای نسبت به برنامه داشته باشد؟
آیا آنها از برنامه راضی هستند؟
آیا آنها با آن مشکلی دارند؟
استفاده از نقشه همدلی بدون شک به درک بهتر شما از کاربر منجر خواهد شد. درک کاربر معنای واقعی همدلی است. به عنوان یک UX Writer، اکنون در مسیر درست برای انجام آن هستید.
نتیجه گیری:
ما تمام مهارتهای مهم مورد نیاز برای تبدیل شدن به یک UX Writer بهتر را بررسی کردیم. اگرچه من به شما نکاتی در مورد نحوه انجام آن دادم، یک نکته را برای پایان گذاشتم.
تمرین.
شما میتوانید تمام آموزشها را ببینید، تمام کتابها را بخوانید و تمام مفاهیم را درک کنید. بدون تلاش واقعی برای UX Writing بهتر نخواهید شد. برای این کار نیازی به داشتن شغل نویسندگی UX ندارید. کاری که باید انجام دهید این است:
هر برنامهای را که استفاده میکنید انتخاب کنید
اشکالات UX آن را تجزیه و تحلیل کنید
سعی کنید آن را بهتر کنید
واقعاً این تنها کاری است که باید برای تبدیل شدن به فردی ماهرتر انجام دهید.