چطور اهداف تجاری را به یک مدل عملیاتی موفق تبدیل کنیم؟
با پاسخگویی به 4 سوال اساسی میتوانید توانمندیهایی که شرکت شما برای پیادهسازی مدل عملیاتی و آزادسازی پتانسیل استراتژی خود نیاز دارد را شناسایی کنید.
تغییرات سازمانی امروزه به مراتب سریعتر اتفاق میافتد. معمولا شرکتها هر 2 سال تغییرات سازمانی و مدل عملیاتی جدید را معرفی میکنند. هر مدل عملیاتی نیز برای پیادهسازی مدل عملیاتی به تقریبا 2 سال زمان نیاز دارد. بدین ترتیب، بسیاری از شرکتها زمان کافی برای پیادهسازی کامل یک مدل عملیاتی را در اختیار ندارند.
این موضوع باعث میشود استراتژی و مدل عملیاتی شرکت از هم جدا شوند. در نتیجه شاهد شدت گرفتن مشکلات فعلی، اقدامات بیهوده و گسترش سردرگمی در سراسر سازمان خواهیم بود. اغلب مواقع، به دلیل اینکه جابجایی دپارتمانها و تغییر خطوط گزارشدهی در تغییر نحوه کارکرد اساسی یک سازمان ناموفق هستند، طراحی مجدد عملیاتها ارزش بسیار کمی تولید میکنند.
گاهی اوقات نیز طراحی مجدد ریشهای در استراتژی شرکت ندارد و در عوض، فقط سوگیریها و پویایی اجتماعی فعلی شرکت را تایید میکند.
4 سوال اساسی در خصوص عملیات
پیوند بین استراتژی و مدل عملیاتی در یک شرکت بسیار مهم است. اگر به این چهار سوال با صداقت و به صورت کامل پاسخ بدهید، میتوانید این پیوند را تقویت و یک استراتژی کسبوکار کارآمد را دنبال کنید:
برای ایجاد ارزش چه کاری باید انجام بدهیم؟
برای هر شرکتی در مسیر دستیابی به اهداف استراتژی خود، همیشه واحدهای تجاری، مراحل فرآیند و یا ویژگیهای برندی وجود دارد که سهم بزرگی در ایجاد ارزش نسبت به دیگران (رقبا) دارند. با این حال، بسیاری از شرکتها واقعا نمیدانند با چه کاری میتوانند بیشترین ارزش را ایجاد کنند.
بسیاری از این شرکتها هنوز زنجیره ارزش صنعتی که در آن فعالیت دارند را مشخص نکردند و نمیدانند چطور خودشان را از رقبا متمایز کنند.
اولین و مهم ترین گام برای پیادهسازی مدل عملیاتی این است که قسمتهایی از کار یا مراحلی از زنجیره ارزش که برای ایجاد ارزش ضروری هستند را درک کنید. بدین ترتیب متوجه میشوید چطور یک مدل موثر طراحی کنید و همچنین منابع را به کدام بخشها اختصاص دهید. وقتی این کار را انجام دادید برای گام بعدی و شناسایی توانمندیهای مورد نیاز آماده خواهید بود.
برای ایجاد ارزش به چه توانمندیهایی نیاز داریم؟
حالا باید نیازهای شرکت برای انجام مهم ترین بخشهای زنجیره ارزش را به طور دقیق مشخص کنید. یادتان باشد هیچ شرکتی در تمام زمینهها عالی نیست و مدلهای عملیاتی برای جلب رضایت همه طراحی نمیشوند. شرکت شما صرفا باید در همان حوزهای که میتواند عملکردی عالی داشته باشد و به اهداف استراتژیک مشخص شده، دست پیدا کند.
آیا در حال حاضر این توانمندیها را داریم؟ در کدام بخشها؟
در این مرحله باید ببینید شرکت شما کدامیک از قابلیتها و توانمندیهایی که برای خلق ارزش فعلی یا لازم مورد نیاز است را در اختیار دارد. بدین منظور باید به سوالات زیر پاسخ بدهید:
- کدام قابلیتها و توانمندیها باید در شرکت اصلی و کدامیک باید در واحدهای تجاری دیگر وجود داشته باشند؟
- چه کسی باید مسئول تصمیمات مهم و مدیریت تخصیص بودجه و منابع باشد؟
- نقشهای حساس و کلیدی سازمان چه مواردی هستند و آیا در حال حاضر بهترین نیروها به این جایگاهها اختصاص یافتهاند؟
امروزه روشهای چابک برای انجام کارها به یک منبع ارزش تبدیل شدهاند. به همین دلیل، شاید نیاز باشد وجود توانمندیهای دلخواه را چه از نظر سازمانی و چه جغرافیایی، بررسی کنید. اختصاص نیروهایی با مهارت مناسب در جایگاه شغلی درست و انتخاب بهترین افراد برای نقشهای حیاتی سازمان، از دیگر کارهای مهمی است که باید انجام شود.
بدین ترتیب، خیلی بهتر با تغییرات عملیاتی و استراتژیکی هماهنگ میشوید و شکافهایی که بین وضعیت فعلی و دلخواه وجود دارد را پر میکنید.
پیامدهای طراحی مدل عملیاتی جدید چیست؟
ایجاد یک نقشه راه برای طراحی مدل عملیاتی، به اولویتدهی نقاط قوت فعلی و اصلاح نقاط ضعف استراتژیک نیاز دارد. با پیکربندی مجدد، ایجاد یا بهکارگیری توانمندیهای جدید برای کسب اطمینان از دستیابی به اهداف استراتژیک میتوانید این کار را انجام دهید.
پیش از اینکه مراحل طراحی مجدد مدل عملیاتی آغاز شود، هر گونه پیامدهایی که اقدامات اشاره شده در پی دارند را مشخص کنید و مطمئن شوید در طراحی جدید نتایج این اقدامات را شاهد خواهید بود.
شرکت تکران ارائه دهنده راهکارهای سازمانی در سطحی حرفهای و بینالمللی است.